ارزیابی عملکرد
رضا ستوده؛ علیرضا هیراد؛ الهه سرحدی
چکیده
نظارت و ارزیابی عملکرد سازمانی بسیار اهمیت دارد، زیرا این فعالیتها به سازمانها کمک میکنند تا بهبود یابند، عملکرد خود را بهبود بخشند و به اهداف سازمانی دست یابند. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین الگوی نظارت و ارزیابی عملکرد سازمانی شرکت های بازرگانی است. روش پژوهش کیفی و از طریق روش تحلیل محتوا و ارسال پرسشنامه و مصاحبه با ...
بیشتر
نظارت و ارزیابی عملکرد سازمانی بسیار اهمیت دارد، زیرا این فعالیتها به سازمانها کمک میکنند تا بهبود یابند، عملکرد خود را بهبود بخشند و به اهداف سازمانی دست یابند. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین الگوی نظارت و ارزیابی عملکرد سازمانی شرکت های بازرگانی است. روش پژوهش کیفی و از طریق روش تحلیل محتوا و ارسال پرسشنامه و مصاحبه با 14 نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه در سال 1402 صورت گرفته است، جامعه موردنظر پژوهش حسابداران مدیریت، اعضای هیئتعلمی و حسابداران بخش عمومی شاغل در حرفه میباشد. همچنین، جهت رتبه بندی مولفه های الگو نظارت و ارزیابی عملکرد سازمانی از آزمون فریدمن استفاده گردید. با توجه به نتایج پژوهش، 2 بُعد نظارت و بُعد ارزیابی عملکرد، 10 مؤلفه که در بُعد نظارت، مؤلفه نظارت عملیاتی، مؤلفه نظارت اخلاقی، مؤلفه نظارت راهبردی، مؤلفه نظارت اطلاعاتی، مؤلفه نظارت مالی و مؤلفه نظارت مالی و در بُعد ارزیابی عملکرد، مؤلفه دستیابی به اهداف و استراتژیهای سازمانی، مؤلفه دستیابی و بازخورد عملکرد سازمانی، مؤلفه بهبود مستمر عملکرد و مؤلفه دستیابی به شاخصهای عملکردی سازمان و 33 شاخص استخراج گردید. نظارت و ارزیابی عملکرد سازمانی ابزارهای بسیار مهمی در مدیریت سازمانها هستند، زیرا از طریق این فعالیتها، سازمانها میتوانند عملکرد خود را اندازهگیری کرده، نواقص و مشکلات خود را شناسایی کرده و بهبودهای لازم را اعمال کنند.
رضا ستوده؛ رخسار عباسیان
چکیده
هدف: هدف اصلی بسیاری از شرکتهای تولیدی کاهش هزینهها است، این امر بهبود سودآوری شرکت و افزایش رقابتپذیری در بازار را تسهیل میکند. برای رسیدن به این هدف، شرکتها ممکن است از روشهای مختلفی استفاده کنند ازجمله بهبود فرایندهای تولید، بهرهوری بیشتر از منابع، کاهش هدرهای مواد مصرفی و انرژی، استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته ...
بیشتر
هدف: هدف اصلی بسیاری از شرکتهای تولیدی کاهش هزینهها است، این امر بهبود سودآوری شرکت و افزایش رقابتپذیری در بازار را تسهیل میکند. برای رسیدن به این هدف، شرکتها ممکن است از روشهای مختلفی استفاده کنند ازجمله بهبود فرایندهای تولید، بهرهوری بیشتر از منابع، کاهش هدرهای مواد مصرفی و انرژی، استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و بهبود سیستمهای مدیریتی. بنابراین، این تدابیر باعث میشوند هزینهها کاهشیافته و شرکت بتواند به بهترین شکل ممکن از منابع خود استفاده کند. هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین الگوی حسابداری مدیریت استراتژیک جهت کاهش هزینههای شرکتهای تولیدی کشور می باشد.
روششناسی پژوهش: در این پژوهش، روش پژوهش کیفی و از طریق روش مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه شامل حسابدارن مدیریت، مدیران مالی و اساتید دانشگاه در سال 1402 صورت گرفته است. روش پژوهش مصاحبه با خبرگان می باشد.
یافتهها: با توجه به نتایج پژوهش، پنج مؤلفه تئوری محدودیت، مؤلفه بهایابی هدف، مؤلفه زنجیره ارزش، مؤلفه مدیریت بر مبنای فعالیت و مؤلفه کارت ارزیابی متوازن طبق نظر خبرگان استخراج گردید. همچنین، 21 شاخص استخراج گردید.
اصالت و ارزش افزوده علمی: به شرکتهای تولیدی کشور پیشنهاد میگردد که از مؤلفهها و شاخصهای شناساییشده در این پژوهش جهت کاهش هزینه و بهبود عملکرد استفاده نمایند.